آیا ممنوعیت ابزارهای ویرایش عکس مشکل جامعه با تصور بدن را حل خواهد کرد؟
ویرایش و دستکاری عکسها قدمتی به اندازه خود عکاسی دارد. از سال ۱۸۴۶، رتوش بهعنوان راهی برای زیباتر کردن عکسها مطرح بوده و این ایدهی استانداردسازی تصویر جدید نیست. اما پرسش اینجاست: آیا چهره ما را رتوش میکنند چون به نظرشان عادی است یا چون ما خودمان را آنگونه نمیپذیریم؟ شاید مورد دوم صحیحتر باشد و به همین دلیل، این مسئله به یک چرخه معیوب بدل شده است.
من تجربههای بسیاری در زمینه زیبایی دارم، از رنگ کردن موهای دوستانم تا آرایش کردن برای همتیمیهایِ شنایم. همیشه به این باور بودهام که همه ما میتوانیم تغییر کنیم و مجبور نیستیم به یک ظاهر خاص محدود شویم. این باورها نهایتاً مرا به سمت عکاسی کشاند.
در سال ۲۰۱۲، به پرترههای زیبایی مدرن علاقهمند شدم، سبکی که غالباً شامل عکسهای قبل و بعد میشود و تفاوتهای شگفتانگیزی را به نمایش میگذارد. این عکسها، در کنار پیامهای انگیزهبخش، معمولاً به شکلی ضمنی بیان میکردند که ظاهر «قبل» ناکافی است و نسخه «بعد» به کمال رسیده است.
آیا ممنوع کردن ابزارهای ویرایش، استانداردهای زیبایی را متحول میکند؟
بهرغم تلاشهای افرادی مثل جامیلا جمیل، بازیگر و فعال اجتماعی که خواهان ممنوعیت عکسهای دستکاریشده است و آنها را جنایت علیه زنان میداند، موضوع پیچیدهتر از ممنوعیت این ابزارها است.
استانداردهای زیبایی همواره وجود داشتهاند و تغییر آنها ساده نیست. این استانداردها از دوران کودکی توسط خانواده، دوستان، رسانهها و حتی تلویزیون به ما منتقل شدهاند. بنابراین، مشخص نیست که حذف ابزارهای ویرایش بتواند بهتنهایی مشکل جامعه در زمینه تصور بدن را حل کند.
دسترسی بیشتر به ابزارهای ویرایش، لزوماً به معنای آسیب بیشتر نیست.
نرمافزار فتوشاپ از دهه ۹۰ میلادی در دسترس است. اما در دنیای امروز، افراد میتوانند بدون داشتن دانش حرفهای، با اپلیکیشنها و فیلترهای اینستاگرام و اسنپچت، بهراحتی ظاهر خود را تغییر دهند. امروزه این دسترسی برای عموم مردم وجود دارد، ولی آیا این امر واقعاً باعث بدتر شدن رابطه ما با بدنمان شده است؟ شواهد علمی کافی در این زمینه در دست نیست و مطالعات این حوزه هنوز در مراحل اولیه هستند.
ابزارهای ویرایش بهخودیخود باعث اختلالات روانی نمیشوند
با وجود تأثیراتی که دستکاری عکسها میتوانند بر ایجاد چرخهی آسیبزا در دستیابی به کمال بگذارند، نمیتوان آنها را بهعنوان عامل اصلی اختلالات تغذیهای یا بدریختانگاری معرفی کرد. عوامل ژنتیکی، زیستی و محیطی بسیاری در شکلگیری این اختلالات نقش دارند. برخی افراد با استفاده از فیلترها و ابزارهای ویرایش به ظاهری که تمایل دارند دست مییابند و اعتمادبهنفس خود را بالا میبرند. اما این به معنای رابطه علت و معلول بین ابزارهای ویرایش و مشکلات ذهنی نیست.
ممنوعیت ابزارهای ویرایش، مشکل تنوعطلبی را حل نمیکند
شرکتهایی مثل داو، با شعارهای زیبا و تبلیغاتشان، گاهی بیشتر بهعنوان یک ابزار فروش و تبلیغات از مفاهیم «طبیعی بودن» استفاده میکنند. هنوز افرادی با بدنهای متفاوت، افراد تغییر جنسیتداده یا کمتوان در رسانهها کمتر دیده میشوند، حتی بدون استفاده از فتوشاپ. بنابراین، موضوع به تنوعبخشی و دربرگیری افراد مختلف هم برمیگردد.
ما باید رابطهمان با تصاویر را بازبینی کنیم
در دنیایی که تصاویر بهطور قطع بر مغز و ادراک ما تأثیر میگذارند، لازم است با تحلیل و تفکر انتقادی، مصرفکننده هوشیاری باشیم و بدانیم که چه چیزی در شبکههای اجتماعی به ما احساس ناامنی میدهد. نمیتوان تصاویر مضر را حذف کرد، اما میتوان خودباوری و اعتماد به نفس را تقویت کرد. هرچه بیشتر ابزارهای ویرایش را درک کنیم، کمتر تحت تأثیر آنها قرار میگیریم.
به جای سرزنش ابزارها، بهتر است مسائل عمیقتری را نقد کنیم
چرا خانمها احساس میکنند باید ظاهرشان را تغییر دهند؟ چرا از زنانی که از ابزارهای ویرایش برای دستیابی به نسخهای مطلوبتر از خودشان استفاده میکنند، انتقاد میشود؟ ما با محدود کردن ابزارهای ویرایش و سرزنش افرادی که سعی دارند در این سیستم دوام بیاورند، نمیتوانیم این مشکل را حل کنیم. این مسئلهای پیچیده و فمینیستی است و نیازمند نقد عمیقتر ساختارهای اجتماعی است که به زنان میگوید به اندازه کافی خوب نیستند.
در نهایت، محدود کردن دسترسی به ابزارهای ویرایش عکس تأثیر محدودی خواهد داشت، و راهحل نهایی در تغییر استانداردهای زیبایی و فرهنگ جامعه نهفته است.
مطالب این سایت صرفاً جهت اطلاعرسانی است و نباید به عنوان جایگزینی برای تشخیص، تجویز یا درمان پزشکی در نظر گرفته شود. برای مشکلات پزشکی، حتماً با پزشک متخصص مشورت کنید.
دیدگاه کاربران